یکی از برادران جهاد سازندگی که شبها به مساجد گشت میزد و از برنامه های فرهنگی بازدید و حمایت میکرد بنام ولی الله قره گوزلو شبی به مسجد آمده و یکی از تئاتر ها را مشاهده کرد و قرار شد یک مربی تئاتر بیاورد تا برای بچه ها آموزش بگذارد . چند شب بعد فردی را آورد و از بچه ها تست تئاتر میگرفت و به هر کسی میگفت کاری را انجام دهد و آنها به صورتهای مختلف انجام میدادند . به عباس گفت شما سالاد درست کن . عباس شروع کرد به تیز کردن چاقو و خرد کردن لوازم سالاد تا اینکه رسید به پیاز و اشک از چشمانش جاری شد و بقدری این صحنه را طبیعی اجرا کرد که ما هم فکر میکردیم چشمانمان میسوزد. و آن مربی خیلی خوشش آمد و همیشه میگفت شما اگر این کار را ادامه بدهید بسیار موفق خواهید شد.***************************************************************ادامه دارد..........
نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » شهید عباس افشار ( جمعه 89/9/19 :: ساعت 10:19 صبح )