و مدت کوتاهی پس از آن در قلعه زندگی کرد و بعد از آن مادرش فاطمه با مردی در شهریار ازدواج کرد و بدون هیچ ارثی !!!!!؟؟؟؟ از قلعه مهاجرت کرده و در روستای فرارت ساکن شدند و محمد در خاطراتش میگفت تا بحال یادم نمی آید که بازی کرده باشم و از همان کودکی فقط کار و کار و کار در باغ را یادم هست . در جوانی هم هر از چند گاهی روی زمینهای قلعه اکبر بیگ کار میکرد . راستی این را هم نگفتم که زمینها حدودا از پل بادامک شروع شده و تا بعد از اتوبان ساوه ادامه دارد و حدود چهارصد هکتار را شامل میشود.
ادامه دارد..........
اما در تاریخ ششم خرداد سال 1388 بعد از نماز مغرب و عشا مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در مسجد باب الحوائج فرارت برگزار گردید و حاج محمد افشار در این مراسم مداحی داشتند و پس از آن در مسیر منزل کنار خیابان اصلی مشغول صحبت با یکی از دوستان بودند که یک دستگاه خودرو در تاریکی شب با او برخورد نموده و متواری میشود و پیکر مجروح او به بیمارستان امام سجاد (ع) شهریار انتقال یافته و سپس به بیمارسان فیروزگر تهران انتقال می یابد و پس از 19 روز بیهوشی در تاریخ 25/3 /1389 بر اثر شدت جراحات وارده دار فانی را وداع گفته و بسوی معبود شتافت.
انشا الله خداوند متعال بحق حضرت فاطمه زهرا (س) روحش را با فرزند شهیدش و شهدای کربلا محشور فرماید.
آمین یارب العالمین